یکی بود یکی نبود......
الف}ما بودیم ولی خبری از کرونا نبود:
-) همه چیز به ظاهر آروم بنظر میرسید.
-)هرموقع دوستان خودمان را می دیدیم،همدیگر را بغل می کردیم و دستهای هم را با عشق فشار میدادیم.
-)همه کنار هم این طرف و آن طرف می رفتیم.
-)تو ماشین کنار هم می نشستیم و شوخی کنان آواز می خواندیم.
-)برای آرامش روحی و قلبی خودمان پنجشنبه هر هفته سرخاک والدین خودمان می رفتیم.
-)روزهای جمعه و تعطیل بساط کباب و چایی منقلی تو پارک ها و فضای سبز به راه می انداختیم.
-)در در بی فوتبال های همچون استقلال و پیروزی، رئال مادرید و بارسلونا شرط بندی میکردیم و به شوخی چه جدل ها و دغلبازی هائی که راه نمی انداختیم.
-)دوست داشتیم ادارات و مدارس بهر بهانه ای تعطیل شوند تا بریم سفر یا دیر از خواب بیدار بشیم.
-)همه ی کشورها و رهبران سیاسی بر این باور بودند که قدرت فقط در انحصار آنهاست و دیگران از قدرت بی مثال شأن بی بهره اند.
-)اکثریت به فکر پول درآوردن زیاد به هر طریق ممکن بودند برای رسیدن به آرزوهای لامحال و محال شأن.
ب}کرونا که اومد، فهمیدیم:
-)همه چیز در یک چشم بهم زدن می تونه زیرو رو بشه.
-) دست دادن دوستان واقعی و بغل کردن آنها چقدر به ما انرژی مثبت میداده.
-)دیگر تعطیلی طولانی نه تنها ما را خوشحال نمی کنه حتی میتونه باعث بوجود آمدن مشکلات اجتماعی و غیر قابل پیش بینی نیز بشه.
-) بگونه ای بی سابقه بسیاری از خط قرمزها را میشه نادیده گرفت.
-) گوشه ای از رنج و صبوری جانبازان قطع نخاعی جنگ تحمیلی را که سال های بس درازی ست به پشت و شکم تو خونه خوابیدن و آنچه را که ما کوتاه زمانی بر نمی تابیم و آنها صد چندان آن را عاشقانه تحمل می کنند،فهمیدیم
-)بروشنی پی بردیم که انسان ها چقدر موجودات ضعیف،تنها و ترسویی هستند.
-)در یافتیم که همه ی انسانها در اقصی نقاط جهان برای نجات از بلا با اشکال و شیوه های مختلف به دنبال کسی هستند که به چشم دیده نمی شود تا به آنها برای رهائی از این بحران کمک کند.
-)میشه میهمان را از دروازه شهر نیز بیرون کرد حتی قبل از رسیدن به دم خونه.
-)میشه آدم عزیزترین کس خودشو نتونه به خونش دعوت کنه.
-)میشه خونه آدما بشه زندان آنها، بدون شکایت و صدور رای دادگاه .
-)همه ی آرزوها رو میشه فراموش کرد، جزء آرزوی سلامتی.
-)میشه جور دیگری زندگی کرد که با روزها و ماههای گذشته فرق داشته باشه.
-) میتونیم جور دیگری با دوستان و آشنایان خودمان ارتباط برقرار کنیم .
-)خاطرات جاده های شمال را بعد از چهل سال و اندی،میشه فراموش کرد.
-)میشه استادیوم های فوتبال را که بیش از نصف جمعیت جهان به آن علاقه مندند علیرغم میل باطنی، تعطیل کرد.
-)انسانها با میل و خواسته خودشون کسب وکار و محل درآمد خودشان را تعطیل می کنند.
-)سلامت افراد جامعه در شرایطی خاص به همدیگر وابسته است.
-)جایگاه،پست و مقام دیگر معنای سابق خود را نداره.
-)مدیریت بحران چقدر در عمل سخته و بعضی از بحران ها به این زودی ها به روال عادی بر نمی گرده.
-)میشه طور دیگری کارکرد و تجربه آموخت.
-)از این به بعد جنگ، جنگ بیولوژیکه، نه جنگ توپ و تانک، بمب اتمی و هسته ای.
-) حتی روز های بدتری هم میتونه تو زندگی ما آدما اتفاق بیافته که اصلا به ذهنمون،نمی رسه و قابل تصور نیست.
-)خانه دیگر صرفا جای خوردن و استراحت کردن نیست! میشه تو خونه کار کرد،درس خواند و بی ریا و با خلوص عبادت نمود و حتی ورزش و سایر کارهای دیگه که قبلا به آنها فکر نمی کردیم،در آن انجام داد.
-)دیگه خونه ها و ماشین های لوکس آدما رو خوشحال نمی کنه.
-)دیگر قدرت نظامی افتخار محسوب نمی شه و کشورهای پیشرفته و توسعه نیافته، معنای سابق خود را از دست داده اند.
کرونا تو با عمرکوتاهت و جثه ریزت که دیده نمیشی، به ما یاد دادی که همه باید سلامت باشیم تا بتوانیم خوشبخت زندگی کنیم. این مهم جزء با قدرت و اراده خداوند بزرگ،امکان پذیر نخواهد بود. بیائید برای رسیدن به همان شرایطی که ما بودیم ولی خبری از کرونا نبود، به او(خداوند) متوسل بشویم. تا با عنایت حق تعالی و مدیریت اصولی و بهنگام مسئولین، ضمن خروج از بحران فعلی(ویروس کرونا) همواره خودمان را برای بحران های مشابه و خدای ناکرده بدتر از کرونا، آماده نگه داریم.